مفید بودن محتوا، رازی است که مخاطبان را در طول زمان حفظ می­کند.

نیاز به بازدید هرچه بیشتر، چه از وب­سایت تجاری و چه یک وب­سایت تولید محتوا، ضروری می باشد. دلیل این موضوع واضح و دردناک است. دلیل اول شکست در تجارت الکترونیک، کمبود بازدید است و برای وبلاگ­نویسان نیز همین­طور است. راه حل چیست؟ اخیرا اجرای یک سری از مطالعات موردی، قدرت محتوای همیشه سبز را نشان داده است: « بازاریابی محتوایی، بهترین محتوای همیشه سبز است.»

اما قرار نیست تولید این محتوا حالتان را بد کند. تولید چنین محتوایی زمان­بر و وقت­گیر است. تنها چیزی که بدتر از سرو­کله زدن با تعداد بازدید از سایت است این است که فکر و جان خود را بگذارید سرِ یک منبع و فقط شکست خوردنِ آن را ببینید.

راه حل آن است که بفهمید چه چیزی یک محتوای همیشه سبز هوشمندانه را موفق می­کند نه آن که فقط به تعدادی کلمه ی عجیب و غریب متوسل شوید.

ممکن است عجیب به نظر بیاید اما قطعا اولین محتوای کمک­رسان، خودِ سنگ­بنای بازاریابی محتوا است. وقتی نوبت به کپی­رایتینگ می­رسد در هر قطعه از محتوایی که ایجاد می­کنید باید دو چیز را مدنظر داشته باشد: ۱- مخاطب را از جهنمی که در آن اسیر شده نجات دهد ۲- آن­ها را به بهشت شخصی خودشان بفرستد.

یک اصل اساسی برای تولید محتوای همیشه سبز رعایت این قانون است که یک کپی­رایتینگ عالی به دنبال فروش نیست بلکه به دنبال راه رهایی مخاطب است.

اما چرا بیشتر محتواهای همیشه سبز این دو بخش را نادیده می­گیرند ؟ چون اغلب ما مطلب طولانی را با یک محتوای همیشه سبز اشتباه می­گیریم. یک مثال می­زنیم اما نام نمی­بریم. محتوایی تولید شده بود که ۱۸۰۰۰ کلمه بود و ۱۲۷ نطقه داشت، مقاله­ای تاثیرگذار درباره­ی اشتباهات بهینه­سازی موتورهای جستجو.محتوا، مقاله­ای طولانی و زیبا بود که از نظر نکات ذکر شده نیز غنی بود. اما بسیار طولانی بود. یک دنیا تفاوت میان اندازه و یک مطلب رهایی­بخش برای مخاطب وجود دارد. به جای یک منبع قابل ارجاع برای راهنمایی خوانندگان در مورد بهینه­سازی موتورهای جستجو (SEO)، خوانندگان با متنی سخت و غافلگیرکننده روبرو بودند. در مطلب هیچ سلسله مراتب دقیق و نکته­ای کلیدی­ وجود نداشت.

بلند بودن مطلب با خوب بودنِ آن یکسان نیست.

چیزی که مورد نیاز افراد آنلاین می باشد و کمتر در دسترسشان قرار می­گیرد، نکات و دیدگاه­های آسان و عملیاتی است تا بتوانند مشکلی را که درست در همان لحظه با آن مواجه هستند حل کنند و بعد هم این شانس وجود دارد که در صورت لزوم سایت را بالا­وپایین کنند و هر موقع زمانش رسید به منابع لازم دست پیدا کنند. از خودتان بپرسید: مخاطب هدف من از چه چیزی در رنج است؟ چه مشکلی خواب و خوراک را از او گرفته است؟ چه رازی وجود دارد که می­تواند برای آن جوابی پیدا کند؟ از کجا آسیب می­بیند؟

این­ها سوالاتی است که به تولید یک محتوای همیشه سبز کمک می­کند. محتوایی که هدف آن به جای خودنمایی، خدمت­رسانی به مخاطب شما است.

محتوای سبز چگونه است؟

محتوای سبز، موثر و آسان است. مطلب بلند لزوما مطلب بدی نیست اما لازم است که  ساده باشد تا تاثیرگذار باشد. کارهای زیادی می­توان کرد مثلا به محتوا جنبه­ی تصویری داد و برای دستیابی به مطلب مورد نیاز یک سری لغات کلیدی ایجاد کرد.

یک محتوای همیشه سبز باید برای مخاطب نجات­بخش یا راهگشا  باشد.

همه­ی ما به بازدید­های بیشتری نیاز داریم. با وجود آن­که محتوای همیشه سبز ممکن است به یک کلمه وابسته باشد اما مفید است. مخاطب خود را سردرگم نکنید. کلید اصلی کار، کمیت و عمق مطلب است، یک راهنمای نامحدود نمی­تواند شما را نجات دهد اگر که محتوای شما نتواند مخاطب شما را نجات دهد.