اینفلوئنسر مارکتینگ ها چگونه برای شما تاثیر گذار هستند
در میان ابزارهای مختلف بازاریابی، چند وقتی است عبارت اینفلوئنسر مارکتینگ بسیار شنیده میشود. نمونههای بسیاری هم در شبکههای مجازی بهویژه اینستاگرام دیده میشود. در این میان احتمالا با نمونههای بیکیفیت، بیربط و گاهی حتی سخیف هم روبهرو شدهاید؛ نمونههایی که نهتنها تأثیر مثبتی روی شما نداشتهاند بلکه حس بدی نسبتبه برند و اینفلوئنسر ایجاد کردهاند. نحوهی بهکارگیری و پیادهسازی اینفلوئنسر مارکتینگ نقش بسزایی در موفقیت آن دارد. امروز اینفلوئنسر مارکتینگ چیزی فراتر از روشی نو در بازاریابی است.
این ابزار بازاریابی روشی است اثباتشده برای افزایش آگاهی، درگیر کردن مخاطب و ایجاد مراوده؛ البته همهی اینها بهشرطی رخ میدهد که اینفلوئنسر مارکتینگ بهدرستی اجرا شود.
پیادهسازی غلط میتواند پیامدهای فاجعهباری برای برندتان داشته باشد و اثرات نامطلوبی روی مخاطبان و حتی اینفلوئنسر به جا بگذارد.
برمبنای تجربهی شرکتهای معتبر حوزهی تبلیغات و بازاریابی در کار با برندهای مختلف در صنایع گوناگون، برخی از عواملی که نقش مهمی در موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ دارند، شناسایی شدهاند.
درمقابل این عوامل، برخی عوامل کلیدی هستند که باعث شکست اینفلوئنسر مارکتینگ میشوند. در این مطلب بهطور خلاصه فهرستی کوتاه از مهمترین عواملی را معرفی میکنیم که اگر بهدنبال موفقیت برنامهی اینفلوئنسر مارکتینگتان هستید، باید از آنها اجتناب کنید.
مطالب مرتبط:
تبلیغات اینترنتی خلاقانه چگونه به برندینگ شما کمک می کند؟
۱. شروع کار بدون طرح از پیش تعیینشده
هرچند برنامهریزی استراتژیک، یک اصل منطقی بهنظر میرسد اما بیشتر وقتها کنار گذاشته میشود. بازاریابها معمولا بدون بررسی و ارزیابی کافی، در اجرای اینفلوئنسر مارکتینگ شتاب میکنند فقط چون این کاری است که باید انجام شود!
مانند هر فعالیت بازاریابی دیگر، در این مورد نیز باید چشماندازی راهبردی داشته باشید و اهدافتان را بهروشنی تعریف کنید. یک طرح مناسب و کارا باید شامل عناصر اساسی زیر باشد:
- مخاطب هدف
- اهداف کمپین
- بودجه
- روش انتخاب اینفلوئنسر
- عناصر کلیدی اجرا (KPI)
- فنون نظارت بر کمپین
همچنین در طرح اولیهتان باید به برخی پرسشهای مهم پاسخ بدهید، ازجمله:
- چه انتظاراتی از این کمپین دارید؟
- دامنهی بودجهی این کمپین چقدر است و چه روشهایی برای تأمین منابع وجود دارد؟
- برای انتخاب اینفلوئنسر مناسب باید از چه شاخصهایی استفاده کنید؟
- اینفلوئنسر چه محتوایی باید خلق کند تا پیامهای کلیدی شما را بهدرستی منتقل کند؟
- عناصر کلیدی اجرا کدامند؟ تعداد کلیک، مکالمه، اثرگذاری یا دنبالکنندهای شبکههای اجتماعی؟
۲. رویکرد هرچه عظیمتر، بهتر
اگر تنها بر تعداد دنبالکنندهها تمرکز کنید، ممکن است اینفلوئنسر مناسبی را انتخاب نکنید. امروز نهتنها نمیتوان به تعداد دنبالکنندهها، بهعنوان ابراز گستردگی بیشتر اعتماد کرد بلکه برمبنای پژوهشها هرچه تعداد مخاطب بیشتر باشد، نرخ درگیر شدن آنها پایینتر است.
تعداد فالوور، شاخص تأثیرگذاری نیست. یک میکرواینفلوئنسر با دنبالکنندههای کمتر اما پرشورتر در زمینهی فعالیت شما خیلی تأثیرگذارتر از ماکرواینفلوئنسری با هزاران دنبالکننده در صنعتی نامربوط است. در انتخاب اینفلوئنسر شاخصهای زیر را درنظر بگیرید:
ارتباط: آیا اینفلوئنسر موردنظر به مخاطب هدف ما دسترسی دارد؟ آیا در صنعت یا زمینهی فعالیت ما بااهمیت و شناختهشده است؟ آیا میتواند ما را به اهداف کمپین برساند؟
انطباق: آیا محتوا و ارائهی اینفلوئنسر موردنظر با پیامی که میخواهیم منتقل کنیم و شخصیت برند ما همخوانی دارد؟
اصالت: آیا محتوای اینفلوئنسر معتبر و طبیعی جلوه میکند یا خیلی تبلیغاتی و سفارشی بهنظر میرسد؟
درگیر شدن: مخاطبان اینفلوئنسر چقدر فعال هستند؟ اینفلوئنسر هر چند وقت به نظرها پاسخ میدهد؟ آیا رابطهی او و مخاطبانش حقیقی است؟
۳. تلاش برای پوشش یکبارهی دامنهای وسیع
تلاش برای پوشش کارآمد و موفقیتآمیز همهی رسانههای اجتماعی مهم در یک کمپین باعث میشود قوام کافی نداشته باشید.
پس از شناسایی مخاطب هدفتان، مشخص کنید آنها در دنیای مجازی بیشتر وقتشان را کجا سپری میکنند و اینفلوئنسر مارکتینگ را در همان شبکهها و رسانهها متمرکز کنید.
باید برمبنای اهداف و مخاطب هدفتان، رسانهها را انتخاب کنید. در مقابل، رسانه نوع و فرم محتوایتان را شکل میدهد و همچنین عناصر کلیدی اجرا را مشخص میکند.
مثلا اینستاگرام حتما باید جایگاه بالایی در میان گزینههای شما داشته باشد، بهویژه اگر مخاطب هدفتان زنها هستند. تعداد پستهای سفارشی یا حمایتشدهی اینستاگرام که عرصهی قدرتنمایی اینفلوئنسر مارکتینگ است، در سال ۲۰۱۷ افزایش ۱۹۸ درصدی داشته است.
۴. اعمال محدودیت برای خلاقیت
رویکرد «همین که من میگم و دیگر هیچ» تنها باعث ایجاد اختلاف بین شما و اینفلوئنسر و درنتیجه شکلگیری یک همکاری ناکارآمد میشود. البته که باید اهدافتان را خیلی روشن و دقیق و درصورت امکان طی گزارشی با ارائهی جزئیات، برای اینفلوئنسر مشخص کنید، اما باید به اینفلوئنسر اجازه بدهید پیام شما را به سبک و سیاق خودش ارائه کند، در غیر این صورت هدف اصلی شما از بهکارگیری اینفلوئنسر به بار نخواهد نشست.
تلاش برای کنترل کوچکترین جزئیات در شکل و فرم محتوا، ممکن است این برداشت را ایجاد کند که به اینفلوئنسر اطمینان ندارید و این بر کیفیت نهایی کار تأثیر میگذارد! اینفلوئنسر را برای ارائهی چیزی که میداند تأثیری بر مخاطبانش ندارد، تحت فشار نگذارید.
۵. رویکرد کوتاهمدت به اینفلوئنسر مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ راهحلی سریع نیست و انتظار اینکه تأثیرگذاری بلندمدت داشته باشد نیز غیرمنطقی است. نباید فراموش کنید ماهیت این کار بهرهگیری از ارتباط (اینفلوئنسر و فالوورهایش) است نه مراوده و بدهبستان. بنابراین بهجای تمرکز بر ارائههای تکبارهی اینفلوئنسرها باید بر همکاری بلندمدت تمرکز کنید.
در بهترین شکل رابطهی اینفلوئنسر-برند، هردو طرف سود میبرند. در این حالت مخاطبان هم متوجه همکاری صمیمانهی دو طرف میشوند. با اینفلوئنسرهایی که بهطور ذاتی نمایندهی برندتان هستند رابطهای قابلاعتماد ایجاد کنید؛ کسانی که حتی بهرایگان از شما تعریف و برایتان تبلیغ میکنند. این اینفلوئنسرها منبعی ارزشمندی از اطلاعات برایتان فراهم میکنند. دادههایی که از آنها کسب میکنید، به شکلگیری پیام و داستان شما در دنیای مجازی کمک میکند.
مانند هر کار دیگری، هنر همکاری با اینفلوئنسرها در گذر زمان بهبود مییابد. باید از اشتباهات اجتناب کنید و نقصها را به کمترین مقدار برسانید؛ همزمان سیستمی خلق کنید که امکان اصلاح و تکرار را فراهم کند و بدون شکست پیش برود.
خلاصه اینکه بدون برنامهای راهبردی که دستیابی به اهداف بلندمدت را ممکن میکند و تنها بهخاطر اینکه اینروزها خیلی سروصدا کرده است، بهسراغ اینفلوئنسر مارکتینگ نروید.
برگرفته از: forbes.com